سواد علمی

گداری برای گذار: «حوزه عمومی علم در ایران اسلامی»

سواد علمی

گداری برای گذار: «حوزه عمومی علم در ایران اسلامی»

عبدالهادی میرزایی
نویسنده، سخنران، مترجم،
مدرس و دانشجوی دکترای
جامعه شناسی فرهنگی

بایگانی

۲۰ مطلب در ارديبهشت ۱۳۹۸ ثبت شده است

زهره عباسیان و امیرحسین رجب‌زاده عصارها / کارشناسان پژوهشی «نور»

http://t.me/savadeelmi


این روزها، اخبار قابل توجهی از وقوع سرقت علمی در محافل دانشگاهی و پژوهشی به گوش می‌رسد. شواهد متعددی که در پژوهش‌های مختلف مورد اشاره قرار گرفته‌اند، نشانگر افزایش میزان سرقت علمی است. در عصر فناوری ارتباطات و اطلاعات، سرقت علمی نیز از تأثیرات فناوری بی‌نصیب نبوده‌است. فناوری هم در افزایش و هم برای جلوگیری و شناسایی سرقت علمی نقش پررنگی را ایفا می‌کند. از یک طرف پیشرفت‌های فناورانه منجر به سهولت و افزایش سرقت از آثار دیگران شده است، از سوی دیگر نرم‌افزار، سایت و ابزارهای قوی و موفق در زمینۀ پیشگیری از سرقت علمی پا به میدان گذاشته‌اند و خوشبختانه روز به روز هم بر تعداد و کارایی این سامانه‌ها افزوده می‌شود.




استفاده از این نوع نرم‌افزارها به ویژه برای گروه‌هایی مانند دفاتر مجلات و سردبیران بسیار کارآمد است. در داخل کشور مجلاتی بسیار موفق و با ضریب تأثیر بالا در حوزه‌های مختلف مشاهده می‌شوند. نکتۀ قابل توجه این است که برای مجلات انگلیسی‌زبان، نرم‌افزارهای کارآمد و مناسب وجود دارد ولی در بین مجلات فارسی‌زبان، خلأ وجود نرم‌افزاری به زبان فارسی بسیار احساس می‌شد. درحال حاضر خوشبختانه مرکز تحقیقات و علوم کامپیوتری اسلامی (نور) به همت تعدادی از متخصصان، سامانه‌ای با عنوان سمیم به نشانی www.samimnoor.irبرای حوزه‌های علوم انسانی و اسلامی تهیه کرده‌اند. این سامانۀ تحت وب قابلیت‌های متعددی دارد که امکان استفاده آزمایشی رایگان از آن برای کاربران فراهم است. با توجه به کاربرپسند بودن این سامانه، با مراجعه به وبگاه مذکور، اطلاعات لازم و کافی را به راحتی کسب خواهید نمود.

نحوۀ عملکرد نرم‌افزارهای کشف سرقت علمی تقریباً چیزی مشابه موتورهای جستجو است، یعنی دارای پایگاه داده، نمایه و... است. نرم‌افزارهای تشخیص سرقت‌علمی تا حد زیادی توانایی کشف مواردی که دقیقاً کپی و چسبانده شده باشند را دارد. در موارد بازنویسی، نقل به مضمون، ترجمه و سرقت ایده نیز با استفاده از فناوری‌های نوینی مانند هوش مصنوعی اقدامات قابل توجهی انجام شده است. این حوزه، به عنوان یکی از حوزه‌های فعال چه از لحاظ پژوهشی و از چه از لحاظ فنی در حال رشد و تکامل است. در ادامه فهرستی از نرم‌افزارهای ضد سرقت علمی به همراه اشاره‌ای به برخی از ویژگی‌های آن‌ها را مشاهده می‌کنید.[1]

[1]- اطلاعات حاضر از منابع ذیل استخراج شده است:


«تشخیص سرقت علمی» ویکی‌پدیا به آدرس https://en.wikipedia.org/wiki/Plagiarism_detection

سایت سمیم نور به آدرس http://www.samimnoor.ir/view/fa/plagUniversal

مرادی، شیما و قربانی بوساری، رقیه. «مروری بر نرم‌افزارهای سرقت ادبی». کتاب ماه کلیات. شماره 197. ص65-69. اردیبشهت 1393.



  DupliChecker:
http://www.duplichecker.com/


PaperRater:
http://www.paperrater.com/

Plagiarisma.net:

http://plagiarisma.net/

Viper:

http://www.scanmyessay.com/

Plagiarism Detector:

http://plagiarismdetector.net/


می‌توانید برای استناد به این مطلب از روش زیر استفاده کنید:

عباسیان، زهره، و رجب‌زاده عصارها، امیرحسین (1394). نرم‌افزارهای تشخیص سرقت علمی. بازیابی روز ماه سال، از  http://www.samimnoor.ir/view/fa/ArticleView?itemId=16



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ ارديبهشت ۹۸ ، ۰۱:۱۸
عبدالهادی میرزایی

ترجمه: امیرحسین رجب‌زاده عصارها / کارشناس پژوهشی  «نور»


http://t.me/savadeelmi

ر قصد دارید تکالیف درسی خود را به استادتان تحویل دهید یا می‌خواهید مقاله‌ای به مجلات بفرستید، کمی درنگ کنید و این متن را بخوانید. رعایت کردن پیشنهادهای هشت‌گانۀ زیر، هم به شما کمک می‌کند که مقاله‌ای مشکوک به سرقت علمی، به استاد یا مجلات نفرستید و ندانسته با آبروی خود در محیط دانشگاهی بازی نکنید و هم باعث می‌شود اثر شما از لحاظ پژوهشی، حرفه‌ای‌تر و باکیفیت‌تر شود:

1- متن را به طور صحیح بازنویسی کنید و طوری به منبع استناد کنید که مشخص باشد کدام بخش از اثر توسط خودتان نوشته و کدام بخش برگرفته از آثار دیگران است.

بازنویسی به فرایندی گفته می‌شود که طی آن، شما متون دیگر را به زبان خودتان می‌نویسید و البته (به صورت درون‌متنی) استناد می‌کنید که از کدام متن این برداشت را انجام‌ داده‌اید. دقت کنید که خواننده باید کاملاً متوجه شود که کدام جمله‌ها، عبارات و واژه‌ها از شماست و کدام عبارات از آثار دیگران برگرفته شده است. اطلاعات بیشتر دربارۀ بازنویسی: اینجا. اطلاعات بیشتر دربارۀ روش‌های استناددهی: اینجا و اینجا.

2- تا جایی که می‌توانید از نقل قول مستقیم کمتر استفاده کنید.

نقل قول‌های مستقیمی که استفاده می‌کنید، احتمالاً موضوع مورد بحث را خوب توضیح می‌دهند اما این نقل قول‌های مستقیم کیفیت نوشتۀ شما را بالاتر نمی‌برند. اگر متنی نوشته‌اید که همه‌اش نقل قول است بدانید که احتمالاً متن شما شایستۀ یک نمرۀ خوب و عالی نیست؛ باید سعی کنید درک و فهم خودتان را از موضوع بنویسید. برای درج نقل قول‌های مستقیم باید شرایط آن را رعایت کرد: یا با استفاده از علامت نقل قول (گیومه) مشخص می‌شوند یا در صورتی که در حد یک بند (پاراگراف) یا بیشتر باشند، با تورفتگی متن یا تغییر نوع قلم مثلاً ایتالیک شدن. اطلاعات بیشتر دربارۀ نقل قول مستقیم: اینجا.

3- حتماً منبع هر عکس، نمودار یا شکلی که استفاده کرده‌اید، معرفی کنید (مگر این که خودتان آن را ایجاد کرده‌ باشید).

منظور از ایجاد کردن این است که خودتان چیز جدیدی خلق کرده باشید. اگر از یک اثر دیگر اقتباس کرده‌اید یا اثری را ویرایش کرده‌اید، باز هم باید استناد بدهید. البته باید حواس‌مان باشد که اگر عکس یا نموداری را خودمان تولید کرده‌ایم و قبلاً آن را در جای دیگری منتشر کرده‌ایم، حتماً باید به آن اثر قبلی‌مان استناد بدهیم وگرنه متهم به سرقت علمی از خود می‌شویم. اطلاعات بیشتر دربارۀ سرقت علمی از خود: اینجا.

4- فهرستی از تمام منابعی که استفاده کرده‌اید، در انتهای اثر درج کنید.

شیوه‌ای که بر اساس آن استناددهی را انجام داده‌اید، باید مشخص باشد. برای هر درس شیوه استناددهی را از استاد بپرسید یا از قراردادهای دانشگاه استفاده کنید و برای هر نشریه هم از شیوه‌ای که خود نشریه معرفی کرده، پیروی کنید. برای تکالیف درسی حتماً استناد درون‌متنی و فهرست منابع را تهیه کنید. اگر تکلیف عملی هم ارائه کرده‌اید یادتان باشد که باید تمام منابعی را که از آن‌ها استفاده کرده‌اید، معرفی کنید. استناددهی در تکالیف درسی تمرین بسیار مفید و مهمی است که باعث می‌شود هنگام نوشتن مقالات علمی، از قبل تمرین کرده باشید و استناد دادن و روش صحیح آن وقت کمتری از شما بگیرد و از این کار کلافه نشوید.

5- منابعی را که استفاده کرده‌اید، برای استفاده و مراجعه‌های بعدی ثبت و ضبط کنید.

به ویژه که این روزها، بسیاری از منابع الکترونیکی هستند یا قابل تبدیل به قالب الکترونیکی هستند، حتماً همراه با فایل مقاله یا تکلیف‌تان، فایل‌های منابع را نگهداری کنید. این کار نوعی مدیریت اطلاعات شخصی است که از عرف‌های پایه‌ای رفتار دانشگاهی است. هر لحظه که اساتید یا نهاد دانشگاه منابع مورد استفاده‌تان را از شما بخواهند شما باید بتوانید این منابع را به آن‌ها ارائه دهید. یکی از راهکارهای مؤثر برای مدیریت اطلاعات‌تان، استفاده از نرم‌افزارهای مدیریت منابع و استناددهی مثل پژوهیار، اندنوت و مانند این‌هاست.

6- کپی و پیست نکنید مگر این که لزومی برای نقل قول مستقیم وجود داشته باشد.

این نکته بسیار مهم است. اگر از یک منبع کپی و پیست کنید و استناد ندهید، مرتکب محتوارُبایی یا همان سرقت علمی شده‌اید. مهم نیست که عمداً بوده یا سهواً. بسته به شرایط شاید این کار شما به عنوان سوء رفتار دانشگاهی در نظر گرفته شود و برای شما تبعات و جریمه‌های ناگواری در پی داشته باشد.

7- تکالیف و آثار دیگران را به عنوان اثر خودتان ارائه نکنید!

می‌دانید که کپی کردن آثار دیگران سرقت علمی است. به همین ترتیب، اگر مقاله یا تکلیف دیگران را به عنوان اثر خودتان ارائه دهید، سرقت علمی کرده‌اید. به دیگران هم اجازه ندهید که اثر شما را به عنوان اثر خودشان ارائه بدهند. لطفاً در این حوزه مرام نگذارید! اگر نمی‌دانستید بدانید که این کارِ شما، «تبانی» است و نوعی سوء رفتار دانشگاهی به شمار می‌رود.

اگر آثار و تکالیف دیگران را ارائه داده‌اید، در حالت خوشبینانه و اگر نگوییم بی‌اخلاقی کرده‌اید، احتمالاً در مدیریت زمان ناموفق بوده‌اید. اگر امکانش هست، کمی وقت بگیرید و کارتان را درست انجام دهید.

8- تکالیف و مقالات مربوط به درس‌ها و واحدهای قبلی‌تان را برای کلاس‌های جدید ارائه نکنید!

اگر کار قبلی خودتان را به عنوان یک تکلیف جدید ارائه دهید، چون در این ارائۀ جدید، شما مدعی هستید که یک اثر جدید ارائه داده‌اید، کارتان غیراخلاقی و تخلف دانشگاهی است. اگر می‌خواهید روی همان موضوع کار کنید، باید تا حد قابل قبولی متن قبلی را تغییر و ارتقاء دهید. یعنی هم پرسش پژوهش جدید داشته باشید، هم روش، ابزار و داده‌های جدید داشته باشید و هم مباحث و نتیجه‌گیری کامل‌تری ارائه دهید.

 http://t.me/savadeelmi

* این متن، ترجمه‌ای بومی‌سازی‌شده از سیاهۀ جلوگیری از سرقت علمی دانشگاه کرتین استرالیاست.

 

می‌توانید برای استناد به این مطلب از روش زیر استفاده کنید:

رجب‌زاده عصارها، امیرحسین (1397). راهنمای فوری دانشجویان برای جلوگیری از سرقت علمی. بازیابی روز ماه سال، از http://www.samimnoor.ir/view/fa/ArticleView?itemId=68

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۳ ارديبهشت ۹۸ ، ۰۱:۰۴
عبدالهادی میرزایی

زهره عباسیان و امیرحسین رجب‌زاده عصارها / کارشناسان پژوهشی «نور»


http://t.me/savadeelmi

«بازنویسی»، «نقل به مضمون» یا «پارافریزینگ» (paraphrasing) به معنی استفاده از ایده‌های دیگران در اثری جدید، همراه با استناد صحیح است، طوری که ضمن بیان آن ایده‌ها، به خوانندگان نشان دهیم صاحب آن متن و ایده نیستیم. به عبارتی بازنویسی روشی برای انتقال اطلاعات و ایده‌های دیگران از زبان خود ماست (البته گاهی از عبارت پارافریزینگ در متون به معنای منفی آن، یعنی استفاده نادرست از متون استفاده می‌شود). متنی که به خوبی بازنویسی شود در عین حال که به طور واضح و دقیق مبین ایده و محتوای اصلی است، از لحاظ طرز بیان و واژه‌ها به طور کامل با متن اصلی متفاوت است و نباید فراموش کرد، افزودن، حذف کردن یا تغییر نوشتاری متن اصلی نباید به برداشت نادرست از ایده‌ی اصلی متن منجر شود. در بسیاری از موارد عنوان شده که بهترین نوع استناد، همین بازنویسی است اما گاهی به هر دلیلی اعم از فروکاسته شدن از معنای جملات، نیاز به درج عین عبارات و غیره، امکان بازنویسی وجود ندارد و باید از نقل قول مستقیم بهره بگیریم. ناتوانی در بازنویسی متناسب می‌تواند به راحتی به ارتکاب یک سرقت علمی تمام‌عیار تبدیل شود. برای همین است که بازنویسی صحیح از اهمیت زیادی برخوردار است.برای بازنویسی صحیح، می‌توانیم موارد زیر را مد نظر قرار دهیم:

1- خواندن و فهمیدن منبع اصلی: پیش از این که قلم به دست گرفته شود، ضروری است که فهم کافی از موضوع حاصل شود. یعنی لازم است حتی در صورت لزوم، متن را چندین بار بخوانیم تا کاملاً منظور نویسنده و محتوای مطلب را درک کنیم تا حدی که بتوانیم به راحتی و به زبان خودمان محتوا را برای دیگران بیان کنیم؛

2- یادداشت‌برداری محتوا: پس از درک کامل مطلب، یادداشت‌برداری خلاصه‌وار از متن اصلی برای تنظیم موارد در ذهن‌مان کمک بسیار مؤثری است؛ البته می‌توانیم این کار را با کمی فاصله زمانی هم انجام دهیم.

اگر نتوانیم بند شمارۀ یک و دو را انجام دهیم به این معنی است که مطلب را به خوبی درک نکرده‌ایم و لذا نمی‌توانیم آن را به خوبی بازنویسی کنیم. پس نیاز به دقت و صرف زمان بیشتری برای انجام یک بازنویسی خوب داریم.

3- نوشتن محتوا با کلمات خودمان: برای این که جملات‌مان صرفاً تکرار جملات آثار گذشته نباشد باید آن چیزی را که فهمیده‌ایم، به زبان خودمان بیان کنیم؛ برای این کار، کم و زیاد کردن جملات، شکستن جملات طولانی به جمله‌ای کوتاه‌تر، ترکیب جملات کوتاه، بسط عبارات به منظور شفاف‌سازی مفهوم و ... از جمله راهکارهای مؤثر به شمار می‌‌روند؛

4- استفاده از سبک نوشتاری خودمان به جای سبک نویسنده: سبک نوشتاری هر نویسنده‌ای می‌تواند منحصربه‌خود آن نویسنده باشد. برای همین است که آثاری که با وصله و پینه از بندهای دیگر متون تهیه شده‌اند، یکدستی لازم را ندارند. برای نوشتن به سبک خود، بهتر است ابتدا به تغییر ساختار جملات توجه کنیم و اگر نیاز به نقل قول دقیق عبارات نبود، برای یکسان نبودن واژه‌های متن‌مان با اثری که به آن استناد کرده‌ایم، می‌توانیم از جایگزینی کلمات هم‌معنی (synonyms) استفاده کنیم؛

5- استناد به متن اصلی: پس از بازنویسی مطالب، باید بر اساس یکی از شیوه‌های استناددهی معتبر، به منبع مورد استفاده ارجاع دهیم و یادمان باشد که هدف‌مان از این استناد این بوده که مخاطب متوجه شود کدام قسمت از متن مربوط به خودمان و کدام قسمت از متن برگرفته از ایده‌ها و متون دیگران است؛

توجه داشته باشیم که استفاده از کلمات هم‌معنی (synonyms)، تغییر شکل فعل‌ها و ... گرچه کمک مؤثری در هنگام بازنویسی به شمار می‌رود، اما کافی نیست. برخی از دانشجویان و پژوهشگران تازه‌کار فکر می‌کنند اگر برخی کلمات را کمی تغییر دهند و چیدمان عبارات را عوض کنند، بازنویسی کرده‌اند، در حالی که این کار نه تنها بازنویسی نیست بلکه سرقت علمی هم محسوب می‌شود (1،2).

هنگام بازنویسی مواردی هست که مجبوریم از نقل قول مستقیم استفاده کنیم بی‌آنکه نیاز به استفاده از علامت نقل قول (Quotation Marks) باشد، این موارد شامل: عناوین قراردادی؛ لغات تخصصی از جمله اسامی بیماری، عبارات قانونی، القاب و عناوین اشخاص و غیره است (2).

در این‌جا باید یادآور شد که «بازنویسی» و «خلاصه‌نویسی» یکسان نیستند. تفاوت بازنویسی با خلاصه‌نویسی در این است که در بازنویسی معمولاً طول پاراگراف بازنویسی‌شده با پاراگراف اصلی برابر است و دیگر اینکه تمام جزئیات آن پاراگراف به بیان دیگری ذکر می‌شود اما در خلاصه‌نویسی هم طول نوشتار کمتر است و هم اینکه تنها نکات مهم و کلیدی پاراگراف ذکر می‌شود. به علاوه باید ذکر کرد که در هر دو صورت استناد و ارجاع به متن اصلی نباید فراموش شود. هنگام بازنویسی به‌خصوص در زبان انگلیسی (برای فارسی‌زبانان) اگر مشکوک هستید که آیا ایده‌ی اصلی نویسنده سر جای خودش هست یا خیر بهتر از متخصصان حوزه زبان انگلیسی یا سایر افراد با تجربه کمک بگیرید، چون علاوه بر محتوا توجه به سبک و قواعد ساختاری نوشته مهم است (2،3).

 

منابع (عمدۀ این متن، ترجمه‌ای آزاد و بومی‌سازی شده از منابع زیر است):

1- [Avoiding Plagiarism. P: [2].

2- Acknowledging, Paraphrasing, and Quoting Sources. The Writing Center, 6171 White Hall, UW-Madison. P: 2-5.

3- Burrows, T. (2011). Writing research articles for publication. Unpublished manuscript, the Asian Institute of Technology Language Center, KhlongLuang, Thailand.Available at: http://www.languages.ait.asia/wp-content/uploads/2014/12/Writing-Research-Articles-for-Publication.pdf. Accessed Jun 29, 2016. P: 29-30.

 

می‌توانید برای استناد به این مطلب از روش زیر استفاده کنید:

عباسیان، زهره، و رجب‌زاده عصارها، امیرحسین. (1395). آیا بازنویسی یک متن، سرقت علمی است. بازیابی روز ماه سال، از http://www.samimnoor.ir/view/fa/ArticleView?itemId=45.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ ارديبهشت ۹۸ ، ۰۱:۰۲
عبدالهادی میرزایی

امیرحسین رجب‌زاده عصارها / پژوهشگر مرکز «نور»

http://t.me/savadeelmi


وقتی می‌خواهیم از کار دیگران در اثر خودمان استفاده کنیم، به سه حالت امکان استفاده داریم: 1- خلاصه‌نویسی، 2- بازنویسی (معادل Paraphrasing یا همان نقل به مضمون) و 3- نقل قول مستقیم. بدیهی است که در هر سه حالت نیاز به استناد داریم.

در خلاصه‌نویسی، همان‌طور که از نامش برمی‌آید، به تلخیص و گزینش جملات دست می‌زنیم و متن را کوتاه‌تر از آن‌چه هست ارائه می‌کنیم و عمدتاً این کار با استفاده از همان جملات متن اصلی انجام می شود، در حالی‌که در پارافریزینگ (که در فارسی آن را به نام‌های مختلفی می‌شناسیم: نقل قول غیرمستقیم، بازنویسی، نقل به مضمون و شبیه به این‌ها)، ایده و فکر اصلی را تقریباً با همان تعداد واژۀ متن مرجع اما به زبان خودمان ارائه می‌کنیم. با این کار به‌ خواننده نشان می‌دهیم که ایدۀ اصلی اثر قبلی را تا اندازه‌ای خوب فهمیده‌ایم که می‌توانیم آن را به زبان خودمان بیان کنیم؛ گاهی حتی بیشتر: نشان می‌دهیم که آن‌قدر به بحث مسلط هستیم که داریم با استفاده از مهارت خود و بنا به نیاز مخاطب، متن اصلی را بهتر و دقیق‌تر توضیح می‌دهیم.

اما در نقل قول مستقیم، عین عبارت و واژه‌ها را می‌آوریم و از علامت نقل قول (دقت شود که علامت نقل قول در فارسی گیومه به این شکل: « » و در انگیسی کوتیشن مارک به این شکل: " " است؛ بهتر است از آوردن علامت نقل قول انگلیسی هنگام نگارش به زبان فارسی پرهیز کنیم) یا اگر در موارد خاص و ضروری، تعداد واژه‌ها بیش از یک جمله و در حد یک بند (پاراگراف) باشد، از تورفتگی (Intention) استفاده می‌کنیم که نشان دهیم این عبارات و واژه‌ها عیناً از منبع دیگری آورده شده است. استناد به بیش از یک بند هم، جز در موارد استثناء مثل معرفی و بررسی یک اثر یا نظرات یک فرد و شبیه این، اصولاً کار جالبی در نگارش به شمار نمی‌رود. اگر نیاز دیدیم که بارها و بارها به یک اثر استناد کنیم و اثری که داریم می‌نویسیم دربارۀ آن اثر نیست، پس باید به نو بودنِ اثرمان شک کنیم.

اگر در هر نوع استفاده از متون دیگران، موازین استنادی را به‌درستی رعایت نکنیم، متهم به ارتکاب سوء رفتار پژوهشی می‌شویم. به‌ویژه، اگر بازنویسی به خوبی انجام نشود، حتی با وجود آوردن استناد، نویسنده به دردسر می‌افتد و شاید متهم به محتوارُبایی (سرقت علمی) شود. باید توجه داشته باشیم که اگر بخواهیم فکر و ایدۀ اصلی یک اثر را توضیح بدهیم و برای بیان دقیق گاهی از عبارات تخصصی جدید، رشته‌های واژه‌ای چندکلمه‌ای و مختص متن مرجع، واژه‌سازی‌ها و ایده‌پردازی‌های منحصربه‌فردِ متن استفاده کردیم، باز باید از علامت نقل قول استفاده کنیم. در یک جمله، ما باید به خوبی به خواننده نشان دهیم که کدام قسمت از نوشتۀ ما، ایدۀ دیگران است و کدام قسمت حرف‌ها و افکار خود ماست. هرچه مخاطب در تشخیص این که کدام قسمت از متن نوشتۀ ما و کدام قسمت، ایدۀ دیگران است، بیشتر گیج شود، کیفیت بازنویسی ما پایین‌تر است. در خلاصه‌نویسی هم استفاده از گیومه و تورفتگی اقدامی ضروری و البته حرفه‌ای است.

... و حالا بحثی در ترجمۀ اصطلاح پارافریزینگ

اما، مطلب دیگر این است که چندین‌بار مشاهده کرده‌ام که در زبان فارسی، از عبارت «سایه‌نویسی» به عنوان معادلی برای مفهوم «بازنویسی نادرست و فریبکارانه» یعنی معادل فارسی عبارت «Inappropriate Paraphrasing» یا مثلاً «Unacceptable Paraphrasing» استفاده می‌شود. اگر هنگام بازنویسی، اصول بازنویسی به‌خوبی رعایت نشود و استفادۀ لفظ به لفظ از واژه‌های متن مرجع خارج از حد مجاز (استفاده از رشته‌های سه‌واژه‌ای و بیشتر، یا استفاده نکردن از گیومه هنگام آوردن واژه‌های تخصصی دیگران و ...) باشد، بازنویسی از لحاظ نگارشی نادرست و غیرقابل پذیرش شمرده می‌شود. کاربرد این مفهوم از سایه‌نویسی را به عنوان معادلی برای بازنویسی نادرست بیشتر از سوی کارشناسان فنی حوزۀ مشابه‌یابی رایانه‌ای دیده‌ام.

باید گفت با توجه به این‌که عبارت «سایه‌نویسی» را می‌شود معادلی مناسب برای «Ghostwriting» در نظر گرفت، به نظرم بهتر است از کاربرد سایه‌نویسی برای مفهوم «بازنویسی فریب‌کارانه» خودداری کنیم. در متون انگلیسی مربوط به سرقت علمی، گاهی خود عبارت پارافریزینگ (Paraphrasing)،می‌تواند بسته به بافت متن، معنی «بازنویسی نادرست» را برساند. در فارسی هم گاهی که از تخلف‌های نگارشی صحبت می‌کنیم، بازنویسی را به معنای منفی آن، یعنی بازنویسی متقلبانه در نظر می‌گیریم. در نتیجه، به نظر می‌رسد اگر بخواهیم هنگام ترجمۀ پارافریزینگ به فارسی و برای رساندن مفهومِ «بازنویسی نادرست» از عبارتی کوتاه‌تر استفاده کنیم، نیازمند واژه‌سازی هستیم یا باید از همین ترکیب وصفی یعنی «بازنویسی نادرست» یا «بازنویسی متقلبانه» استفاده کنیم و بهتر است عبارت سایه‌نویسی را به عنوان معادلی مناسب برای برای Ghostwriting  نگه داریم.

 

می‌توانید برای استناد به این مطلب از روش زیر استفاده کنید:

رجب‌زاده عصارها، امیرحسین(1396). پارافریز چیست؟.بازیابی روز ماه سال، از http://www.samimnoor.ir/view/fa/ArticleView?itemId=58.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ ارديبهشت ۹۸ ، ۰۱:۰۰
عبدالهادی میرزایی

احسان نعمتی / کارشناس ارشد حقوق خصوصی دانشگاه مازندران


http://t.me/savadeelmi

از آن‌جا که آثار علمی در گذشته انتشار محدودتری داشته‌اند، حمایت‌های قانونی قابل توجهی از آن‌ها صورت نمی‌گرفت. اما در عصر حاضر با سهولت تولید محتوا به صورت‌های مختلف و در نتیجه افزایش شمار آفرینش‌های فکری و افزایش اهمیت این آثار (چه علمی و چه غیرعلمی)، تمهیدات مختلفی برای حمایت قانونی از این آثار اندیشیده شده است. در حال حاضر، بیشتر نظام‌های حقوقی، قواعدی را برای اطمینان خاطر پدیدآوران در نظر گرفته‌اند تا هم حمایت و هم حفاظت لازم از آثار فکری صورت گیرد. اساساً حقوقی که به پدیدآور (مؤلف) تعلق می‌گیرد به دو دسته مادی و معنوی تقسیم می‌شود (اطلاعات بیشتر در این‌جا). بُعد مادی حق مؤلف (Copyright)، قابل انتقال به دیگران و محدود به زمان است؛ اما بُعد معنوی آن، دائمی است و قابل انتقال به دیگران نیست. طبق اصول مسلم حقوقی، تخطی از حقوق مادی و معنوی مؤلف، نقض قانون حق مؤلف محسوب شده و مسئولیت قانونی شخص ناقض را به همراه دارد.

اگرچه تمرکز این نوشته بر نقض حق مؤلف در آثار علمی است اما حق مؤلف در هنر و سایر آفرینش‌ها مانند نرم‌افزارها قابل پی‌گیری است (برای پی‌گیری حقوق پدیدآور دربارۀ نرم‌افزارها بیش از همه می‌توانیم به قانون «حمایت از حقوق پدیدآورندگان نرم‌افزارهای رایانه‌ای» مصوب 1379 مراجعه کنیم).


نقض حق مؤلف در قراردادهای مختلف نشر

شخص پدیدآور پس از آفرینش اثر، می‌تواند برای بهره‌برداری مادی و معنوی از اثری که آفریده، قراردادهای مختلفی برای نشر، تکثیر و پخش اثر منعقد کند. بدیهی است که تخطی طرف‌های قراردادِ شخص پدیدآور از مفاد قرارداد و شرایط آن، موجب ورود خسارت به حقوق انحصاری پدیدآور می‌شود. برای مثال، ممکن است شخص ناشر بدون اجازه پدیدآور، به ترجمه اثر و انتشار مجدد آن اقدام کند یا اثر را در تعداد نسخه و زمان متفاوتی نسبت به شرایط مورد توافق، منتشر کند. این اقدامات حقوق مادی پدیدآور را در معرض نقض قرار می‌دهد. همچنین ممکن است شخص ناشر بدون اجازه پدیدآور، در اثر دست ببرد، اثر را تغییر دهد و تحریف کند یا حتی نام پدیدآور را از اثر حذف و نام دیگری را به عنوان پدیدآور درج کند. این موارد، نقض حقوق معنوی پدیدآور است و ناشر موظف به جبران خسارت وارده به شخص پدیدآور خواهد بود. در ادامه به یک نمونه پرونده اشاره می‌شود:

-        به موجب پرونده‌ای، خواهان که مؤلف کتابی است علیه شخص ناشری برای انتشار بدون مجوز خلاصه رمان معروفش در یک کتاب ادبی طرح دعوی نمود. عملیات خلاصه‌نویسی این کتاب به شکل غیراصولی انجام شده بود و موضوعات فرعی داستان حذف شده و به عبارت دیگر کلیت داستان تغییر پیدا کرده بود. شخص مؤلف علاوه بر صدور دستور موقت مبنی بر جمع‌آوری نسخه خلاصه شده و جبران خسارت مادی، خواستار جبران خسارت معنوی نیز شده بود. در نهایت دادگاه به صدور دستور موقت جهت جمع‌آوری کلیه نسخه‌های آن کتاب و پرداخت خسارت مادی به مؤلف اصیل کفایت نمود (1).

نقض حق مؤلف در فضای غیرقراردادی

به طور معمول، نقض حق مؤلف به صورت غیرمستقیم و در فضای غیرقراردادی (بدون وجود هیچ رابطه قراردادی) به شکل‌های مختلفی از جمله رونویسی، سایه‌نویسی و سایر مواردی که تحت عنوان سرقت علمی قرار دارد، صورت می‌پذیرد. در سال‌های اخیر احتمالاً به‌دلیلِ گسترش بسترهای ارتباطی و فضای مجازی، نقض حق مؤلف با سرعت بیشتری صورت می‌پذیرد؛ به طوری که یک اثر به محض خروج از ذهن پدیدآور و تجسم یافتن در قالب کلمات و دیگر اشکال عینیت یافتن، به سرعت در نقاط مختلف جهان منتشر می‌شود و تسلط شخص پدیدآور نسبت به اثرش از بین می‌رود. نتیجه عدم تسلط شخص بر اثرش، احتمالاً به شکل‌های متفاوت نقض حق مؤلف صورت می گیرد، تا جایی که گاهی افراد گوناگونی مدعی مالکیت آن اثر می شوند و مؤلف اصلی ناکام و ناشناس باقی می‌ماند. لذا نیاز است شخص مؤلف با حقوق خود و اختیاراتی که به موجب قانون به وی اعطا شده، آشنا شود. شکل‌های متفاوت و گوناگونی برای نقض حق مؤلف متصور شد. برای نمونه، به پرونده‌ای که اتفاقاً اصلاً جدید هم نیست و مربوط به سال‌ها قبل است، توجه کنید:

-        به موجب پرونده‌ای، شخصی به نام آقای راجی (Raji) که آخرین سفیر کشور انگلیس در هنگام سلطنت نظام شاهنشاهی ایران بوده، کتابی با عنوان «در خدمت تخت طاووس» را به قلم تحریر درآورد که به صورت سریالی در یکی از روزنامه‌های لندن چاپ می‌شد. شخصی به نام آقای «خاکباز» مطالب کتاب مذکور را به فارسی ترجمه و سپس بدون مجوز پدیدآور در یکی از روزنامه‌های فارسی‌زبان ایالات متحده امریکا منتشر کرد. نهایتاً پدیدآور علیه مترجم به دلیل ترجمه و انتشار غیرقانونی اثر طرح دعوی کرد. دادگاه پس از بررسی دلایل و دفاعیات خوانده، به نفع شاکی رأی صادر کرد و برای تعیین میزان خسارت واردشده پرونده را به کارشناس ارجاع داد (2).

ضمانت اجراهای قانونی نقض حق مؤلف

گذشته از قواعد عام مسئولیت قراردادی و مسئولیت مدنی (که شخص ناقض را مکلف به جبران خسارت می‌نماید) در قوانین موضوعه ایران و کنوانسیون‌های بین‌المللی برن و تریپس ضمانت اجراهایی در راستای احقاق حق از دست‌رفته پدیدآوران در نظر گرفته شده که تحت دو عنوان «اقدامات موقتی و احتیاطی» و «جبران خسارت» مورد بحث قرار می‌گیرند:

-        اقدامات موقتی و احتیاطی به مجموعه اقداماتی اطلاق می‌شود که با هدف جلوگیری از نقض قریب‌الوقوع، انهدام و جمع‌آوری نسخه‌های تقلبی صورت می‌پذیرد و از ورود خسارت بیشتر و یا استمرار خسارت جلوگیری می‌کند.

-        جبران خسارت مربوط به زمانی است که نقض صورت گرفته و شخص ناقض به موجب قانون موظف به پرداخت خسارت ناشی از نقض به شخص مؤلف است. اطلاع داشتن پدیدآوران از مبانی قانونی مرتبط با حقوق‌شان، علاوه بر پیش‌گیری از نقض حقوق‌شان از سوی دیگران، در بلندمدت می‌تواند منجر به فرهنگ‌سازی در کشور شود (برای اطلاعات بیشتر این مقاله را بخوانید).

مبانی قانونی اقدامات موقتی و احتیاطی ناشی از نقض حق مؤلف در حقوق ایران

شخص پدیدآور با استناد به این مواد قانونی می‌تواند از انتشار نسخه‌های تقلبی اثرش جلوگیری کند:

-        در ماده 29 قانون حمایت از حقوق مؤلفان و مصنفان و هنرمندان مقرر شده است: «مراجع قضایی می‌توانند ضمن رسیدگی به شکایت شاکی خصوصی نسبت به جلوگیری از نشر و پخش و عرضه آثار مورد شکایت و ضبط آن، دستور لازم به ضابطین دادگستری بدهند.»

-        در ماده 9 قانون ترجمه و تکثیر کتب و نشریات و آثار صوتی مقرر شده است: «مراجع قضایی مکلفند ضمن رسیدگی به شکایت شاکی خصوصی، به تقاضای او نسبت به جلوگیری از نشر و پخش و عرضه کتب و نشریات و آثار صوتی موضوع شکایت و ضبط آن، تصمیم مقتضی اتخاذ کنند.»

مبانی قانونی جبران خسارت ناشی از نقض حق مؤلف در حقوق ایران

خسارات قابل مطالبه در حقوق ایران عبارت‌اند از هرگونه خسارت مادی و معنوی از جمله هزینه‌های دادرسی و حق‌الوکاله اما درباره خسارت عدم‌النفع (منافع از دست رفته شخص مؤلف) ناشی از نقض حق مؤلف، وحدت رویه‌ای وجود ندارد و این مهم همچنان مبهم باقی مانده است. نهایتاً شخص مؤلف می‌تواند با استناد به این مواد قانونی علیه شخص ناقض در محاکم طرح دعوی کند و جبران خسارت را خواستار شود:

-        ماده 28 قانون حمایت حقوق مؤلفان و مصنفان و هنرمندان: «هرگاه متخلف از این قانون شخص حقوقی باشد علاوه بر تعقیب جزایی شخص حقیقی مسئول که جرم ناشی از تصمیم او باشد خسارات شاکی خصوصی از اموال شخص حقوقی جبران خواهد شد و در صورتی که اموال شخص حقوقی به تنهایی تکافو نکند مابه التفاوت از اموال مرتکب جرم جبران می شود.»

-        ماده 7 قانون ترجمه و تکثیر کتب و نشریات و آثار صوتی: «اشخاصی که عالماً و عامداً مرتکب یکی از اعمال زیر شوند علاوه بر تأدیه خسارت شاکی خصوصی به حبس جنحه‌ای از سه ماه تا یک سال محکوم خواهند شد: 1ـ کسانی که خلاف مقررات مواد یک و دو و سه این قانون عمل کنند. 2ـ کسانی که اشیاء مذکور در ماده 3 را که به طور غیرمجاز در خارج تهیه شده به کشور وارد یا صادر کنند.»

-        ماده 8 قانون ترجمه و تکثیر کتب و نشریات و آثار صوتی: «هرگاه متخلف از این قانون شخص حقوقی باشد علاوه بر تعقیب جزایی شخص حقیقی مسئول که جرم ناشی از تصمیم او باشد، خسارات شاکی خصوصی از اموال شخص حقوقی جبران خواهد شد. در صورتی که اموال شخص حقوقی به تنهایی تکافو نکند ما بهالتفاوت از اموال شخص حقیقی مسئول جبران میشود.»


منابع:

(1) . ویور، دیوید (1392)، قواعد کپی رایت، ترجمه شیما پور محمدی، چاپ اول، تهران، نشر میزان. ص 162

(2). ویور، دیوید (1392)، قواعد کپی رایت، ترجمه شیما پور محمدی، چاپ اول، تهران، نشر میزان. ص 142

 

می‌توانید برای استناد به این مطلب از روش زیر استفاده کنید:

نعمتی، احسان (1397). راهکارهای جبران خسارت ناشی از نقض حق مؤلف. بازیابی روز ماه سال، از http://www.samimnoor.ir/view/fa/ArticleView?itemId=71

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ ارديبهشت ۹۸ ، ۰۰:۵۸
عبدالهادی میرزایی


زهره عباسیان و امیرحسین رجب‌زاده عصارها


http://t.me/savadeelmi


امروزه سرقت علمی به یک معضل جدی و روبه‌رشد تبدیل شده‌است. سؤالی که برای شمار زیادی از پژوهشگران، دانشگاهیان و مردم عادی پیش می‌آید این است که «چه عامل یا عواملی سبب بروز و گسترش این تخلف می‌شود؟»


هر یک از ما می‌توانیم دلایلی را حدس بزنیم. پژوهش‌های علمی متعددی نیز در این زمینه صورت گرفته است و هریک از عوامل مختلفی یاد کرده‌اند. فشار کاری، ارتقاء مدرک و مدرک‌گرایی، عدم تسلط بر زبان انگلیسی، پیشرفت فناوری، اینترنت و ... از جمله عواملی هستند که در اکثر پژوهش‌ها به آن‌ها اشاره شده است.

در سرمقاله‌ای نویسنده بر طبق مطالعات خود به طورکلی سستی و تنبلی را علت اصلی سرقت علمی در کشورهای انگلیسی‌زبان و عدم تسلط به زبان انگلیسی را در کشورهای غیرانگلیسی‌زبان دانسته و دلیل آن را هم چنین بیان شده است: پژوهشگران اقدام به سرقت علمی می‌کنند چون «اغلب باید در کوتاه‌ترین زمان با ارجاع به منابع متعدد با بیانی روشن و با مفاهیمی دقیق و استفاده از واژه‌های تخصصی گسترده مطالب خود را تهیه کنند. همچنین بسیاری از متخصصان دانش کافی در مورد تجزیه و تحلیل زبانی خود و یا زبان انگلیسی را برای انتقال مفاهیم اصلی به دست نیاورده‌اند و از آنجا که مقاله‌نویسی نیاز به تمرین و تجربه و پشتکار فراوان دارد» (1).

داروئیان و فقیهی (1390) در پژوهشی با همین عنوان علل وقوع سرقت علمی در ایران را چنین بیان کرده‌اند:


  • گسترش اینترنت و تسهیل در دسترسی سریع و کم‌هزینه به اطلاعات و نبود فرهنگ حفظ حقوق پدیدآورندگان آثار؛
  • بی‌اطلاعی افراد جوامع از قوانین و اصول موجود و عدم آموزش و اطلاع‌رسانی در این زمینه؛
  • عدم شناسایی توانایی‌ها و ظرفیت‌های علمی و منابع موجود و فشار بر دانشجویان و دانش‌پژوهان برای انجام پژوهش؛
  • توجه به کمیت پژوهش و مقالات و سنجش افراد بر اساس کمیت کار پژوهشی و ارائه امتیازات بر اساس کمیت‌ها؛
  • شهرت‌طلبی و زیاده‌طلبی؛
  • عدم وجود قوانین و منشورهای اخلاقی مدون؛
  • عدم آموزش و نهادینه‌سازی فرهنگ رعایت مالکیت معنوی؛
  • نبود مراکز و نهادهای تدوین، اجرا و ارزیابی قوانین مربوط در کشور؛
  • سهم اندک پژوهش از تولید ناخالص ملی در مقایسه با کشورهای توسعه‌یافته که این شاخص بیش از سه درصد است، موجب تنزل کیفیت پژوهش‌ها می‌شود.(2)

در پژوهشی دیگر نظر 40تن از سردبیران نشریات علمی- پژوهشی حوزۀ علوم پزشکی در این رابطه به صورت زیر بیان شد: (3)

 

نمودار 1. عوامل مؤثر در بروز سرقت علمی از دیدگاه سردبیران نشریات علمی-پژوهشی علوم پزشکی

بیشترین عامل از نظر سردبیران به ناآگاهی جامعه مربوط است که خود ناشی از آموزش ناکافی است و از سوی دیگر سیستم کمی‌گرا که با فشارآوردن بر اعضای سیستم و تعیین محدودیت‌های زمانی منجر به گرایش افراد برای تلاش ارتقا جایگاه و مرتبۀ علمی خود بدون توجه به کیفیت محتوا و در نظر داشتن قوانین چگونگی استفاده از آثار دیگران می‌شود. در کنار این عوامل بیرونی، عواملی دیگر که به خود شخص مربوط است و از آن با عنوان عوامل درونی می‌توان یاد کرد نیز تشدید سرقت علمی را سبب می‌شود، مانند: منفعت‌طلبی، شهرت‌گرایی، کسب درآمد، ضعف اخلاق و ... .

در یک جمع بندی کلی از پژوهش‌های مختلف می‌توان علل و انگیزۀ وقوع سرقت علمی را چنین بیان کرد:

  1. گسترش فرهنگِ «یا منتشر کن یا بمیر!» (Publish or Perish)؛
  2. فشارکاری و مالی و کمبود زمان؛
  3. تلاش برای ارتقاء شغلی و جاه‌طلبی و غرور و وجود محیط رقابتی؛
  4. عدم ‌تسلط به زبان انگلیسی؛
  5. رشد روزافزون اینترنت و امکانات آن و فقدان فرهنگ استفادۀ صحیح از آن در زمینۀ استناددهی؛
  6. فقدان دانش و آگاهی از نحوۀ استناددهی و لزوم آن؛
  7. تنبلی و سستی در پژوهش؛
  8. نبود قوانین و منشورهای اخلاقی مدون؛
  9. نبود آموزش و نهادینه سازی فرهنگ رعایت مالکیت معنوی؛
  10. نبود مراکز و نهادهای تدوین، اجرا و ارزیابی قوانین مربوط در کشور؛
  11. ناتوانی در نوشتن به دلیل سیستم آموزشی نادرست؛ و
  12. ضعف وجدان و اخلاق.(3)

 

منابع

  1. میوه‌چی هوری. سرقت ادبی و شیوه‌های برخورد با آن. دوماهنامه انجمن علوم و مهندسی پلیمر ایران - سرمقاله. 1390 (61):2-3.
  2. داروئیان سهیلا، فقیهی مهدی. بررسی انگیزه‌ها و علل انجام سرقت علمی در ایران. فصلنامه رسالت مدیریت دولتی. 1390;2(1):137-54.
  3. عباسیان زهره. بررسی دانش، نگرش و عملکرد سردبیران نشریات علمی-پژوهشی دانشگاه‌های علوم پزشکی شهر تهران در مورد سرقت علمی[پایان‌نامه]. [تهران]: دانشگاه علوم پزشکی شهیدبهشتی؛ 1394. 150ص.

  

می‌توانید برای استناد به این مطلب از روش زیر استفاده کنید:

 عباسیان، زهره، و رجب‌زاده عصارها، امیرحسین (1394). دلایل ارتکاب سرقت علمی چیست. بازیابی روز ماه سال، از  http://www.samimnoor.ir/view/fa/ArticleView?itemId=25.

دلیل سرقت علمی سرقت علمی علت ها علل دلایل سرقت علمی دلایل تقلب علمی
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ ارديبهشت ۹۸ ، ۰۰:۵۰
عبدالهادی میرزایی

زهره عباسیان

http://t.me/savadeelmi

صحبت کردن پیرامون حوزۀ سرقت علمی مبحثی نیست که بتوان در چند مقاله و کتاب خلاصه‌اش کرد و هرچه بیشتر در مورد زوایای آن بیندیشیم مباحث و سؤالات جدید و گاهی همراه با ابهام پیش می‌آید که نیازمند کسب آگاهی و تأمل عمیق‌تر است. یکی از این موارد مصادیق سرقت علمی است. پیش‌تر در مورد مصادیق سرقت علمی صحبت کردیم، شکل 1 خلاصه‌ای از این مطالب را نشان می‌دهد.


type of plagiarism2. 970820.jpg

اکنون از زاویه‌ای دیگر که ترنیتین (turnitin) معرفی کرده نگاهی به انواع سرقت علمی می‌اندازیم. از این منظر با دو رخداد مواجهیم؛ یا استناد به منابع مورد استفاده صورت می‌گیرد یا استناد صورت نمی‌گیرد و در هر دو حالت می‌تواند سرقت علمی رخ می‌دهد و شامل مصادیق مختلفی به شرح ذیل است:

الف) سرقت علمی بدون استناد به سایر منابع (SOURCES NOT CITED)

گفتیم که سرقت علمی به اشکال مختلفی رخ می‌دهد و آشکارترین مشخصۀ آن استفاده از آثار و ایده‌های دیگران بدون استناددهی است. به عبارتی استناددهی جزءجدایی ناپذیر پیشگیری از سرقت علمی است. مصادیق آشکار این حالت را در ادامه می‌خوانیم.

 

  1. نویسندۀ شبح یا پنهان (The Ghost Writer)

شخصی نگارنده و پژوهشگر اثری است و پس از پایان اثر بی‌آنکه نامی از وی باشد به نام شخص یا اشخاص دیگری منتشر می‌شود. اطلاعات بیشتر را اینجا بخوانید.

  1. رونویسی (The Photocopy)

قسمت(های) مشخصی از متن، دقیقاً رونویسی و کپی‌برداری از متن دیگران است و هیچ تغییری هم مشاهده نمی‌شود.

  1. مقالۀ معجون (The Potluck Paper)

نویسنده با کپی‌برداری از چند مطلب و تلفیق داده‌ها و یافته‌های دیگران سعی در تکمیل متن خود دارد درحالی‌که ایده و عبارات اصلی از متون دیگر است.

  1. استتار جزئی (The Poor Disguise)

فرد سعی دارد با تغییر کلمات و عبارات ظاهر مقاله را تغییر دهد در حالی که ایده و محتوای اصلی مقالۀ منبع حفظ شده است. مثلاً گاهی فرد با تغییر شکل و شمایل جداول و نمودارها یا تبدیل نمودار به جدول ظاهر مقالۀ اصلی را تغییر می‌دهد.


  1. تنبل کاری(The Labor of Laziness)

در این حالت فرد به جای اینکه یک اثر بکر و جدید خلق کند، مدت زمان زیادی را صرف سرهم کردن متن، عبارات و ایده‌های دیگران می‌کند. به طوری‌که اگر همان زمان را صرف نگارش و پژوهش اصیل می‌کرد و از آثار دیگران سوءاستفاده نمی‌کرد، خالق اثری بدون سرقت علمی می‌شد.

  1. خود سرقتی(The Self-StealerیاSelf-Plagiarism)

این مورد هم که چنان که از نامش مشخص است فرد از آثار قبلی خودش که قبلاً منتشر شده‌اند استفاده می‌کند بدون آن‌که استناد بدهد یا گاهی همان اثر را با اندکی تغییر جزئی مثل تغییر عنوان و غیره قصد انتشار مجدد آن را دارد.

 

ب) سرقت علمی در عین استناددهی! (SOURCES CITED)

برای پیشگیری از سرقت علمی استناد دادن لازم است اما کافی نیست! آیا شما هم جزء آن دسته افرادی هستید که فکر می‌کنید همین که استناد دادید، خود را از شائبۀ سرقت علمی رهایی داده‌اید؟ اگر چنین است لطفاً نگاهی به این موارد هم بیندازید.

  1. استناد ناقص(The Forgotten Footnote)

این حالت زمانی است که نویسنده از اثری استفاده می‌کند و نام نویسندۀ اثر را ذکر می‌کند اما ذکر سایر مشخصات کتابشناختی که خواننده را به منبع می‌رساند، فراموش می‌کند. با این مخفی‌کاری، انواع دیگری از سرقت علمی هم در پی آن رخ می‌دهد.

  1. استناد گمراه‌کننده(The Misinformer)

زمانی که نویسنده اطلاعات دقیقی از منبع مورد استفاده ارائه نمی‌کند و عملاً یافتن منبع غیرممکن است. گاهی نویسنده اطلاعات کتابشناختی یا همان استناد را ذکر کرده است اما وقتی مسیر استناد را دنبال می‌کنیم به منبع نمی‌رسیم! به این حالت استناد کور هم گفته می‌شود. دلیل آن هم یا بی‌دقتی نویسنده در ذکر دقیق اطلاعات کتابشناختی است، یا شاید به نوعی استناد، جعلی و ساختگی است. گاهی هم دلیل آن اینست که به دلیل وجود منابع متنوع و زیاد و عدم استفادۀ نویسنده از نرم‌افزارهای مدیریت منابع نوعی سردرگمی و فراموش کردن آدرس دقیق منابع مورد استفاده پیش می‌آید.

  1. نقل قول کوتاه ناقص (The Too-Perfect Paraphrase)

در این حالت استناد به منبع به درستی صورت گرفته است اما درج علامت نقل قول برای موارد استفاده از عین عبارت انجام نشده است. برای اطلاعات بیشتر در مورد انواع نقل قول‌ها اینجا کلیک کنید.

  1. استناددهنده بیش از حد (The Resourceful Citer)

این حالت که تشخیص سرقتی بودن آن هم تا حدی دشوار است، مربوط به زمانی است که نویسنده همۀ استنادها را به دقت رعایت کرده، علامت نقل قول و هر آنچه برای استناددهی لازم بوده است را ذکر کرده است؛ اما مشکل اینجاست که اثر فاقد محتوای بکر و جدید است. به عبارتی اگر همۀ مطالب مورد استفاده که دارای استناد هستند را حذف کنیم نویسنده هیچ حرف جدیدی ارائه نداده است و رسالت پژوهش یعنی جدید بودن آن کاملاً زیر سؤال می‌رود.

  1. جنایت تمام و کمال (The Perfect Crime)

زمانی که فرد در برخی موارد استنادها و علائم نقل قول را به درستی رعایت کرده است اما در جاهای دیگری از متن، آگاهانه، با بازنویسی (paraphrase) ایده‌ها و مطالب دیگران بدون استناد، آن‌ها را به نام خود ثبت می‌کند، مصداق بارزی از ایده‌‌دزدی و سرقت علمی رخ می‌دهد.

 

شکل شمارۀ 2 خلاصه‌ای از موارد بالا را نشان می‌دهد:


type of plagiarism. 970820.jpg

قدردانی

از جناب آقای دکتر مهدی بهنیافر و جناب آقای امیرحسین رجب‌زاده عصارها برای ویرایش متن سپاسگزارم.

 

پی‌نوشت

محتوای اصلی این مطلب ترجمۀ مطلب زیر است:

 Turnitin. type of palgiarism (turnitin allows free distribution an nonprofit use). www.aub.edu.lb/it/acps/Documents/PDF/types_of_plagiarism.pdf

 

در ترجمۀ تیتر موارد 4،3 و 5 از مقالۀ زیر استفاده شده است:

بطحائی، زهرا (1390). سرقت علمی: تعریف، مصادیق‌ها و راهکارهای جلوگیری، پیشگیری و تشخیص. کارآگاه. 2(16)، 6-18.

 

می‌توانید برای استناد به این مطلب از روش زیر استفاده کنید:

 

عباسیان، زهره (1397). گذری بر انواع سرقت علمی. بازیابی روز ماه سال، از  http://www.samimnoor.ir/view/fa/ArticleView?itemId=74


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ ارديبهشت ۹۸ ، ۰۰:۴۲
عبدالهادی میرزایی

امیرحسین رجب‌زاده عصارها


http://t.me/savadeelmi


فراد بسیاری «سرقت علمی» را معادل «تخلف از کپی‌رایت» در نظر می‌گیرند. بسیاری از صاحب‌نظران این دو مفهوم را مفاهیمی نزدیک و هم‌خانواده می‌دانند و باید دقت کرد که مرز بسیار ظریفی بین تخلف از قانون کپی‌رایت (copyright infringement) و سرقت علمی (plagiarism) وجود دارد. نخست باید در نظر گرفت که نقض کپی‌رایت یا نقض قوانین حق تکثیر (copyright infringement) مرتبط با قانون است اما تخلفی مانند سرقت علمی، علاوه بر تخلف قانونی و حتی مقدم بر آن، نوعی بی‌اخلاقی است.(1)


به نظر Laura J. Murray تخلف از کپی‌رایت عبارت است از استفاده یا بازاستفاده از کلمات و ایده‌های دیگران بدون اجازه (permission) و سرقت علمی به معنی استفاده از کلمات و ایده‌های اشخاص است بدون اذعان، قدردانی و استناد (acknowledgement) است. (2) شاید بتوان این‌گونه توضیح داد که در تخلف از کپی‌رایت، انتفاع مادی بیش از انتفاع معنوی مد نظر است؛ مثل این که یک کتاب بی‌اجازه نویسنده یا ناشر منتشر شود. در این مثال، نام خود نویسنده درج می‌شود اما سودجویی برای انتفاع مالی رخ داده است نه برای به نام زدن آن اثر برای نویسنده‌ای دیگر. اما در سرقت علمی، فرد متخلف، جدای از این که سودجویی مادی از یک اثر دیگر را در نظر داشته باشد یا خیر، با ربودن ایده‌ها و آثار دیگران به نام خود، قصد انتفاع غیر مادی هم دارد. با این حساب، شاید بتوان سرقت علمی را به دلیل درگیری بیشتر با بُعد اخلاقی، پیچیده‌تر هم دانست. توضیح دیگری این‌جا در مورد عبارت «سرقت علمی» ضروری است: در این متن عبارت «سرقت علمی» معادل اصطلاح پلجریزم (plagiarism) در نظر گرفته شده و صرفاً به این دلیل استفاده شده که معادلِ جاافتاده‌تری نسبت به آن وجود ندارد. هرچند به نظر می‌رسد عبارت «محتواربایی» معادل مناسب‌تری برای آن باشد. در این زمینه باید توجه داشت که پلجریزم در تمام زمینه‌های آثار فکری و معنوی مانند آثار تجسمی، موسیقی و غیره قابل رخ دادن است و اگر این‌جا از صفتِ «علمی» استفاده شده است، به این معنا نیست که این عمل تنها در محافل علمی رخ می‌دهد. تنها به دلیل تنگنای واژگانی از عبارت «سرقت علمی» استفاده شده است و طبق پیشنهاد‌های ارائه‌شده به نظر می‌رسد باید فکر معادل بهتری مانند «محتواربایی» برای این مفهوم باشیم.


مفهوم تخلف از کپی‌رایت، در ذهن افراد جاافتاده‌تر و شناخته‌شده‌تر از مفهوم سرقت عملی است و عموماً افراد مختلف، اعم از افرادی عادی و نویسندگان و پژوهشگران دانشگاهی، نسبت به رعایت کپی‌رایت حساسیت بیشتری نشان می‌دهند تا رعایت اصول نگارش علمی و دوری از سرقت علمی. به ویژه در کشور ما، به میزان قابل توجهی نیاز به آگاه‌سازی عموم افراد و دانشگاهیان نسبت به موضوع سرقت علمی احساس می‌شود. بروز مشکلات عدیده برای نویسندگان و پژوهشگران ایرانی هنگام ارسال آثار خود به نشریات معتبر بین‌المللی و رد شدن بسیاری از این آثار به دلیل «سرقت علمی» خوانده شدن، می‌تواند گواهی از عدم آشنایی ما با مقوله سرقت علمی باشد. در نتیجه یکی از ساده‌ترین و مؤثرترین راه‌های کاهش ارتکاب سرقت علمی، آشناسازی، آموزش، تمرین و توجه به بحث استناددهی است.

اما رابطه‌ای که بین این دو تخلف وجود دارد، در شماری موارد نوعی رابطۀ هم‌پوشان است و در شماری دیگر، به صورت مجزا هستند. به عبارت دیگر، با توجه به این که سرقت علمی، انواع مختلفی دارد، شماری از انواع آن را می‌توان به عنوان تخلف از کپی‌رایت نیز در نظر گرفت اما شماری از انواع سرقت علمی را که جنبه‌های اخلاقی آن بیشتر است، نمی‌توان تخلف از کپی رایت دانست. از سوی دیگر، در مواردی از تخلف کپی‌رایتی که تنها نفع مادی مد نظر بوده و ادعایی مبنی بر تصاحب غیر منصفانه محتوا وجود ندارد، نمی‌توان تخلف مذکور را مصداق سرقت علمی دانست. برای روشن‌تر شدن این توضیحات به 3 مثال زیر دقت کنید:


مثال 1 (صرفاً تخلف از کپی‌رایت): فرض کنید فردی یک اثر مکتوب از یک استاد معروف را کپی می‌کند و با سوء استفاده از نایاب شدن چاپ آن اثر، کپی‌های خود را به منظور انتفاع مادی به فروش می‌گذارد. این‌جا، فرد مذکور، ادعایی مبنی بر تصاحب اثر نداشته و تنها قوانین کپی‌رایت را نادیده گرفته است. پس نمی‌توانیم او را یک سارق علمی بدانیم، این فرد تنها از قانون کپی‌رایت تخطی کرده است.

مثال 2 (هم تخلف از کپی‌رایت و هم سرقت علمی): یک نویسنده را فرض کنید که اثر شخص دیگری را بدون اجازه از وی و بدون آوردن نام نویسنده اصلی و به نام خود منتشر می‌کند. در این‌جا نویسنده دوم هم نفع مادی می‌برد و هم نفع معنوی، یعنی هم از کپی‌رایت تخطی کرده و هم مرتکب سرقت علمی شده است.

مثال 3 (صرفاً سرقت علمی): با توجه به تعاریف سرقت علمی، اگر قسمتی از یک اثر دیگر را در اثر خود بیاوریم و استناد مناسبی به آن انجام ندهیم(دانسته یا ندانسته)، مرتکب سرقت علمی شده‌ایم. در عین حال، این اتفاق هنگام نگارش اثر جدید رخ داده و ما با این کار نیت و قصدی برای تصاحب اثر دیگران نداشته‌ایم. پس تخلف از کپی‌رایت رخ نداده وتنها سرقت علمی اتفاق افتاده است.

لازم به یادآوری است سرقت علمی تنها نوعی از دامنه‌ی وسیع تخلف‌های پژوهشی است، اما کپی‌رایت و نقض آن شامل گستره‌ی وسیع انواع تخلف و سوءرفتارهای پژوهشی می‌شود.(3)

منابع

  1. https://www.plagiarismtoday.com/2013/10/07/difference-copyright-infringement-plagiarism/
  2. Murray Laura J.  Plagiarism and Copyright Infringement: The Costs of Confusion.Department of English, Queen’s University, Canada 2006. Accessed date: march 8, 2016.
  3. https://www.plagiarismtoday.com/2005/10/06/copyright-infringement-plagiarism-and-fair-use/

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ ارديبهشت ۹۸ ، ۰۰:۲۸
عبدالهادی میرزایی


زهره عباسیان، امیرحسین رجب‌زاده عصارها / کارشناسان پژوهشی «نور»

سرقت یا دستبرد علمی، دزدی ادبی، ایده‌دزدی، دزدی کلمات، محتواربایی و معادل عربی آن انتحال و معادل انگلیسی آن پلی‌جریسم[1]و ... واژگانی هستند که به اقدامی غیر اخلاقی و نوعی تخلف در حوزهٔ پژوهش و نگارش اشاره دارند. به نظر می‌رسد که می‌توان ده‌ها عبارت و واژهٔ دیگر هم جایگزین کرد. اما آنچه درست‌تر و بهتر به نظر می‌رسد، این است که متخصصان و صاحب‌نظران و فرهنگستان علوم ترجمه‌ای واحد برای Plagiarism انتخاب کنند و تنها آن را به‌کارببرند. آن‌چنان که این مفهوم در زبان انگلیسی تنها با این واژه (Plagiarism) شناخته می‌شود و همگان این واژه را به کار می‌برند.

 

در نگاه نخست، به نظر می‌رسد فهم مفهوم و چیستی سرقت علمی چندان دشوار نباشد و اگر به طورکلی از افراد مختلف و حتی دانشجویان تازه‌وارد بپرسیم که سرقت علمی چیست، (در حالت خوشبختانه) اکثر افراد می‌توانند این سؤال را پاسخ دهند؛ اگرچه ممکن است پاسخ، جامع و دقیق نباشد. پاسخی که اغلب در یک مصاحبهٔ غیررسمی از دانشجویان شنیده شد این بود: «وقتی از مقاله یا کتاب شخصی استفاده کنیم و استناد ندهیم مرتکب سرقت علمی می‌شویم». این تعریف در نگاه اول صحیح است به این دلیل که دو جزء استفاده و استناد را داراست؛ اما درعین حال این تعریف به دلیل ناقص و سطحی بودن نمی‌تواند چندان راهگشا باشد و چه‌بسا این تعریف ناقص پیامدهای نامطلوبی در پی داشته باشد.


باید دقت کرد که سرقت علمی تنها هنگام استفاده از مختص مقاله یا کتاب رخ نمی‌دهد، هرگونه استفادۀ بی‌ملاحظه از متن، تصویر، ایده یا طرح مضبوط و غیرمضبوط که خالق اصلی آن شما نباشید را در بر می‌گیرد. از سوی دیگر به کاربردن واژهٔ «استفاده» در این تعریف، صحیح است اما باید توجه داشت که معنای استفاده تنها منوط به کپی‌برداری مستقیم نمی‌شود، بلکه نقل به مضمون، ترجمه، خلاصه‌سازی، اشاره، تفسیر و ... را نیز در برمی‌گیرد. گاهی اوقات، افراد، این انواع استفاده را جزء مصادیق سرقت علمی در نظر نمی‌گیرند و  در هنگام نوشتناز آن‌جا که امکان رخ دادن سرقت علمی در همهٔ حیطه‌ها و حوزه‌های علم و پژوهش وجود دارد، عالمان هر حوزه از علم، نکاتی را از دیدگاه خود در زمینۀ سرقت علمی به رشتۀ تحریر درآورده‌اند و در نتیجه تعاریف گوناگونی از این پدیده ارائه داده‌اند. با مطالعۀ موارد مختلفی که دانشمندان علوم مختلف در این زمینه بیان کرده‌اند، مفهومی یکسان را به عنوان نقطۀ مشترک تمامی این تعاریف مختلف می‌توان  تشخیص داد. سرقت علمی نوعی فریب‌کاری در محیط علمی است و در خوشبینانه‌ترین حالت و در صورت غیرعمدی بودن آن، نوعی سهل‌انگاری است. یکی از جامع‌ترین تعاریف سرقت علمی، توسط کمیته اخلاق نشر[2] ارائه شده است:

سرقت علمی به استفادهٔ غیرعمدی[3] یا دانسته[4] و یا بی‌ملاحظه[5] از کلمات، ایده‌ها، عبارات، ادعا و یا استنادات دیگران بدون قدردانی و توضیح و استناد مناسب بهبرای پرهیز از وقوع سرقت علمی در هنگام نوشتن، پیچیدگی‌ها و دشواری‌های زیادی پیش روی نویسندگان است؛ اما موضوع زمانی که قرار است آثار غیرنوشتنی خلق شوند، به مراتب پیچیده‌تر هم می‌شود. توضیح این که در آثار مکتوب وقتی از آثار دیگران وام گرفته می‌شود قوانین و استانداردهایی برای استناد و اذعان به آثار استفاده شده وجود دارد؛ اما در مورد آثار غیر مکتوب به این استانداردها کمتر پرداخته شده است. برای مثال هنگامی که یک نقاش برای خلق اثر خود که ایدهٔ آن را از اثر دیگری گرفته است، چگونه باید این موضوع را مطرح کند؟ در عنوان اثر خود ذکر کند؟ در توضیحات نقاشی خود ذکر کند؟ در تصویر؟! پاسخ به این سؤال آسان نیست و استانداردی برای آن وجود ندارد.(2) یا اگر هنرمند دیگری مانند یک مجسمه‌ساز برای خلق اثر خود، آثار و ایده‌های دیگران را قرض گرفته است و قصد دارد، استناد دهد و ذکر کند که مالک این ایده و یا بخش‌هایی از آن وی نیست، چگونه و در کجا باید استناد دهد؟ به همین دلیل است که سرقت علمی و ادبی، دامنه، عمق و پیچیدگی بیشتری پیدا می‌کند. اثر، صاحب اثر یا سخنران ایده گفته می‌شود.(1

 برای پرهیز از وقوع سرقت علمی در هنگام نوشتن، پیچیدگی‌ها و دشواری‌های زیادی پیش روی نویسندگان است؛ اما موضوع زمانی که قرار است آثار غیرنوشتنی خلق شوند، به مراتب پیچیده‌تر هم می‌شود. توضیح این که در آثار مکتوب وقتی از آثار دیگران وام گرفته می‌شود قوانین و استانداردهایی برای استناد و اذعان به آثار استفاده شده وجود دارد؛ اما در مورد آثار غیر مکتوب به این استانداردها کمتر پرداخته شده است. برای مثال هنگامی که یک نقاش برای خلق اثر خود که ایدهٔ آن را از اثر دیگری گرفته است، چگونه باید این موضوع را مطرح کند؟ در عنوان اثر خود ذکر کند؟ در توضیحات نقاشی خود ذکر کند؟ در تصویر؟! پاسخ به این سؤال آسان نیست و استانداردی برای آن وجود ندارد.(2) یا اگر هنرمند دیگری مانند یک مجسمه‌ساز برای خلق اثر خود، آثار و ایده‌های دیگران را قرض گرفته است و قصد دارد، استناد دهد و ذکر کند که مالک این ایده و یا بخش‌هایی از آن وی نیست، چگونه و در کجا باید استناد دهد؟ به همین دلیل است که سرقت علمی و ادبی، دامنه، عمق و پیچیدگی بیشتری پیدا می‌کند.


در یک جمع‌بندی باید گفت که آفرینندگان آثار علمی و ادبی باید هنگام خلق آثار خود استفاده از آثار دیگران را با دقت ثبت کنند و این استفاده را به نحو متناسب به آگاهی مخاطبان برسانند تا علاوه بر حفظ صداقت، از اتهام فریبکاری و سهل‌انگاری مصون بمانند.


منابع

  1. Committee on Publication Ethics (COPE). Plagiarism policy and guideline: Writing to avoid plagiarism1990 Feb 14, 2015. Available from: Available from http://publicationethics.org/resources
  2. Bailey J. Plagiarism Today - Plagiarism is More Than Just Text Problem 2015 [Mar 05, 2015]


Plagiarism[1]

[2]COPE (Committee On Publication Ethics)

[3]Intentional

[4] Knowing

[5]Reckless




۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ ارديبهشت ۹۸ ، ۰۰:۱۶
عبدالهادی میرزایی

اعضای هیات علمی در دنیا چقدر حقوق می‌گیرند؟

به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، 


http://t.me/savadeelmi


استخوان‌بندی دانشگاه‌ها به استادان و اعضای هیات‌علمی و میزان پیشرفت کشورها به دانشگاه‌های آن وابسته است، بنابراین باید بپذیریم که اعضای هیات‌علمی موتور محرکه توسعه‌ علمی، فناوری و نوآوری هستند. در تمام کشورهای جهان به نسبت حقوقی که برای پرسنل بخش عمومی و خصوصی پرداخت می‌شود، سهم قابل‌توجهی از آن به اعضای هیات‌علمی‌شان می‌رسد، چراکه معتقدند بدون حضور اساتید موتور پیشرفت کشور خاموش می‌شود. بررسی میزان دستمزد این قشر می‌تواند ارزش جوامع مختلف را برای کار دانشگاهی نشان دهد، اما پرداختن به این موضوع و یافتن اطلاعات کامل، به‌روز و قابل‌مقایسه از کشورهای مختلف به‌راحتی امکان‌‌پذیر نیست. در این گزارش میزان حقوق دریافتی مدرسان سه کشور چین، انگلستان و آمریکا و عواملی را که بر میزان حقوق آنها تاثیر می‌گذارد، بررسی کردیم.

در آمریکا میزان دریافتی حقوق اعضای هیات‌علمی در دانشگاه‌های دولتی و خصوصی متفاوت است؛ همچنین حقوق اساتیدی که در دانشگاه‌های سواحل شرقی و غربی آمریکا واقع شده‌اند، بیشتر از حقوقی است که اساتید در دانشگاه‌هایی که در شمال و جنوب و مرکز قرار دارند، دریافت می‌کنند. اما علت این تفاوت حقوق چیست؟ سطح زندگی در شرق و غرب بالاست، در نتیجه به مدرسان حقوق بیشتری پرداخت می‌شود تا بتوانند از عهده زندگی برآیند. فارغ از تفاوت حقوق در مکان‌های مختلف و همچنین دانشگاه‌های خصوصی و دولتی، ملاک‌هایی نیز برای پرداخت در نظر گرفته شده است. مسئولان آمریکایی به اعضای هیات‌علمی خود برنامه‌هایی ارائه می‌دهند و هرچه استادان بتوانند این برنامه‌ها را در طول سال بیشتر محقق کنند، به همان نسبت حقوق‌شان اضافه می‌شود. مسئولیت اساسی اعضای هیات‌علمی در ابتدا تدریس است، اما در کنار آن در رشته‌های تخصصی خود تحقیق کرده و یافته‌های علمی خود را در قالب مقالات پژوهشی و کتاب منتشر می‌کنند. در آمریکا ماندگاری عضو هیات‌علمی به انتشارات، تحقیقات و نتیجه تحقیقات که در قالب مقالات منتشر می‌شود، بستگی دارد. حقوق اساتید برحسب نوع دانشگاه، منطقه و اینکه کجای آمریکاست، تبحر، سال‌های تجربه، مدرک تحصیلی و قراردادی یا رسمی بودن (که از دانشگاهی به دانشگاه دیگر فرق می‌کند) متفاوت است. نکته دیگر اینکه در این کشور آنها هر دو هفته یک بار دستمزد می‌گیرند. در انگلستان نیز اعضای هیات‌علمی باید کار کرده و تولید داشته باشند و نیازهای جامعه را درک کنند. یک فرد تا شرایط کسب مرتبه دانشیاری را نداشته باشد، با او قرارداد بسته نمی‌شود و تنها همزمان با دانشیاری قراردادشان رسمی قطعی می‌شود.

حداقل دستمزد کارگران در آمریکا در این کشور ساعتی هفت دلار معادل هزار و 120 دلار در ماه است. حقوق یک استاد تمام حدود هفت برابر یک شهروند عادی است. در انگلستان نیز حقوق یک کارگر ماهی هزار و 643 دلار معادل 1272 پوند است؛ یعنی یک هفتم حقوق یک استاد. در ایران حقوق اعضای هیات‌علمی از هشت تا 15 میلیون تومان است و این در حالی است که کف حقوق در کشور ما کمتر از دو میلیون تومان است؛ یعنی اعضای هیات‌علمی چهار تا هشت برابر شهروند عادی دریافتی دارند.

در اینجا بد نیست نگاهی به شرایط و سازوکار تعیین حقوق اعضای اساتید دانشگاه در کشورهای مختلف داشته باشیم.

آمریکا

کسانی که PhD خود را گرفته و در حال انجام کارهای تحقیقاتی هستند، در ماه سه هزار و 750 دلار، مربیان ماهانه چهار هزار و 700 دلار، استادیاران پنج هزار و 900 دلار، دانشیاران 6 هزار و 200 دلار و استادتمام در ماه هشت هزار و 700 دلار دریافت می‌کنند.

جعفر مهراد، چهره ماندگار علمی کشور و رئیس کتابخانه منطقه‌ای علوم و تکنولوژی شیراز حقوق دریافتی اساتید این کشور را به صورت سالانه توضیح می‌دهد. به گفته او، حقوق سالانه یک عضو هیات‌علمی با درجه استادی که در دانشگاه‌های دولتی مشغول تدریس و تحقیق است، بالغ بر 113 هزار دلار است. در این دانشگاه‌ها متوسط حقوق دانشیاران بالغ بر 80 هزار و استادیاران بیش از 70 هزار دلار است. با این اوصاف به نظر می‌رسد یک عضو هیات‌علمی حقوق مکفی برای زندگی دریافت می‌کند.

حقوق استادان در دانشگاه‌های خصوصی آمریکا مقداری از دانشگاه‌های دولتی بیشتر است. آنطور که مهراد می‌گوید، یک عضو هیات‌علمی تمام‌وقت با درجه استادی در دانشگاه‌های خصوصی به‌طور متوسط سالانه بیش از 120 هزار دلار دریافت می‌کند. متوسط حقوق دانشیاران و استادیاران نیز به ترتیب بیش از 81 هزار دلار و 67 هزار دلار است.

همان‌طور که در ابتدای گزارش به آن اشاره شد، حقوقی که دانشگاه‌های سواحل شرقی و غربی آمریکا (شرق و غرب آمریکا) به اعضای هیات‌علمی پرداخت می‌کنند، بیشتر از حقوقی است که اساتید در سایر دانشگاه‌ها مثلا دانشگاه‌هایی که در شمال و جنوب و مرکز قرار دارند، دریافت می‌کنند.

چهره ماندگار علمی کشور در سخنان خود متوسط دستمزد این مناطق را هم بررسی می‌کند. آنطور که او توضیح می‌دهد، متوسط درآمد یک استاد در ایالت کالیفرنیا بیش از 131هزار دلار است. یک عضو هیات‌علمی با درجه استادی در ایالت ماساچوست یعنی در شمال‌شرق آمریکا بیش از 101هزار دلار، در نیویورک حدود 124هزار دلار و در نیوجرسی که همسایه نیویورک است، بیش از 127هزار دلار دریافت می‌کند.

حقوق اعضای هیات‌علمی در رشته‌های مختلف تحصیلی نیز با یکدیگر متفاوت است. مهراد در این‌باره هم توضیح می‌دهد: «برای مثال اعضای هیات‌علمی که در دانشکده‌های حقوق تدریس و تحقیق می‌کنند، سالانه مبلغی بیش از 137 هزار دلار و استادانی که در رشته‌های علوم بهداشتی تخصص دارند، رقمی بالغ بر 162 هزار دلار دریافت می‌کنند. در رشته‌های اقتصاد 117 هزار دلار، مهندسی 109 هزار دلار و در تجارت، بازرگانی و کسب‌وکار به‌طور متوسط 102 هزار دلار حقوق یک عضو هیات‌علمی با درجه استادی است

پرداخت حقوق برای اساتید در دانشگاه‌ها نیز فرق دارد. چهره ماندگار علمی کشور می‌گوید: «به‌طور متوسط در دانشگاه یوسی‌ال که جزء 10 دانشگاه برتر آمریکا است، حقوق اعضای هیات‌علمی در دامنه‌ای بین 93 هزار و 590 دلار تا 337 هزار دلار است. یک استاد تمام‌وقت در دانشگاه هاروارد که در شرق آمریکا قرار دارد، به‌طور متوسط سالانه حقوقی برابر با 198 هزار دلار و یک دانشیار در دانشگاه استنفورد که در کالیفرنیا قرار دارد، حقوقی برابر با 154 هزار دلار دریافت می‌کند

چین

در چین اما داستان کمی متفاوت‌تر است؛ میزان پولی که چینی‌ها دریافت می‌کنند، کمتر از آمریکایی‌هاست، اما همان مقدار هم مبلغ قابل‌توجهی است. مهراد توضیح می‌دهد: «حقوق اساتید در چین به صورت ماهانه رقمی برابر پنج هزار و 733 دلار و حقوق اعضای هیات‌علمی با درجه استادی نیز ماهانه 9 هزار و 485 دلار است

به گفته این چهره علمی کشور، در چین پروژه‌ای به نام 1000 وجود دارد که طبق این پروژه برترین دانشگاه این کشور، پژوهشگران جهان را جذب می‌کند. آمریکایی‌های چینی‌تبار که در آمریکا مشغول هستند و در اوج تحقیقات علمی و در مزرهای دانش حرکت می‌کنند، بسیار مایلند به چین بازگشته و جزء پروژه هزار شوند، چراکه حقوقی که به او پرداخت می‌شود، بسیار بالاتر از حقوقی است که در آمریکا می‌گیرد.

انگلستان

در انگلستان مدرسان بسته به مسئولیتی که دارند پول می‌گیرند و باید یک تا سه سال عضویت هیات‌علمی وضعیت خود را تبدیل به رسمی کنند. یک عضو هیات‌علمی باید بتواند جایگاه خود را با انجام تحقیقات علمی و انتشار مقالات یا تولید اختراعات و نو‌آوری و تدریس تثبیت کند که فاصله زمانی آن یک تا سه سال است. حقوق یک مربی بین دو هزار و 800 تا 3500 پوند، استادیار سه هزار و 500 تا 4600 پوند و استاد چهار هزار و 553 تا هشت هزار و 900 پوند است. متوسط حقوق یک عضو هیات‌علمی در سال 63 هزار و 244 پوند است.

مهراد از میزان دریافتی‌ها در انگلستان هم صحبت به میان می‌آورد: «در انگلستان پرداخت حقوق برای اعضای هیات‌علمی از دانشگاهی به دانشگاه دیگر متفاوت است. به‌طور مثال، در دانشگاه علوم سیاسی و اقتصاد لندن که یکی از بهترین دانشگاه‌های دنیا است، حقوق سالیانه برابر با 87 هزار و 629 پوند است. یا در دانشگاه کوئینز بلفاست 81 هزار و 771 پوند و در امپریال کالج لندن 80 هزار و 878 پوند و دانشگاه لیدز برابر با 80 هزار و324 پوند است

مهراد درباره هند نیز می‌گوید: «هند یک کشور دموکراتیک است، اما از نظر علم در حال توسعه است و در جایگاه بین‌المللی رتبه‌های قابل‌توجهی ندارد؛ البته به جز موسسات فناوری هند در کلکته. موسسه فناوری هند در بمبئی 700 پست عضو هیات‌علمی دارد که نصف یعنی 350 عضو آن را برای جذب پژوهشگران خالی گذاشته و علتش این است که این استادان عملکرد آن موسسه را از نظر آموزشی، تحقیقاتی، نوآوری و فناوری بالا ببرند و هم اینکه این موسسه در رتبه‌بندی‌های بین‌المللی مثل تایمز رتبه خوبی به دست آورد

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ ارديبهشت ۹۸ ، ۰۹:۰۰
عبدالهادی میرزایی